دعای من ...
به یادم ننشست آن شب شگفت اما
به زور سایه دریغا که باورم دادند...
به
جوستجوی خدایی که وعده ام دادند
بگو!
دعای من ای آسمان،
کجا رفته...؟
+ نوشته شده در سه شنبه بیستم مهر ۱۳۸۹ ساعت 13:56 توسط شیون بیصدا
|
به یادم ننشست آن شب شگفت اما
به زور سایه دریغا که باورم دادند...
به
جوستجوی خدایی که وعده ام دادند
بگو!
دعای من ای آسمان،
کجا رفته...؟
سلام ای رهگذر با نگاه بی انتهایت به عمق تک تک حروف و واژه هایم بنگر و آرام آرام مرا همراه با این صفحه ورق بزن... و بعد به رسم روزگار مرا و عمق نوشته هایم را به دست فراموشی بسپار...