گاه خسته در راه ميمانيم، گاه ميترسيم و گاه گم ميشوم، گم ميشويم و مبهوت و درمانده به دنبال نشانه اي يا رد پايي به هر دري ميزنيم،..............و نميداني همسفر، نميداني در اين لحظات چه آرامش بخش است شنيدن صدايي آشنا كه مهربانانه دستي بر شانه ات نهاده و در گوشت نجوا ميكند: " گاه گم ميشويم، تا پيدا شويم .............همه هزارتوها راهي به بيرون دارند........ نه؟ ".........

از طرف دوست عزیزم مجید