هو
هر چه هستی، باش
با توام
!ای لنگر تسکین
! ای تکانهای دل
!ای آرامش ساحل
با توام
!ای نور
!ای منشور
!ای تمام طیفهای آفتابی
!ای کبود ارغوانی
!ای بنفشابی
!با توام ای شور، ای دلشورۀ شیرین
با توام
!ای شادی غمگین
با توام
!ای غم
! غم مبهم
!ای نمی دانم
!هر چه هستی باش
...اما کاش
:نه جز اینم آرزویی نیست
!هر چه هستی باش
!اما باش
از قیصر امین پور
+ نوشته شده در چهارشنبه دوازدهم مهر ۱۳۸۵ ساعت 12:57 توسط شیون بیصدا
|
سلام ای رهگذر با نگاه بی انتهایت به عمق تک تک حروف و واژه هایم بنگر و آرام آرام مرا همراه با این صفحه ورق بزن... و بعد به رسم روزگار مرا و عمق نوشته هایم را به دست فراموشی بسپار...