سخن سردبیر
چقدر تنهایم............. نمی دانی تنهایی من چقدر بزرگ است حتی اگر هزار سیب از دستهایم بچینی باز هم نمی دانی که ریشه های این درخت تا چه عمقی از خاک فرو رفته اند و حتی اگر صد بار پرنده شوی و صدها لانه بر شاخه هایم بسازی باز هم سکوت سنگین نگاهم نمی شکند کاش میدانستی تنهای ام چقدر بزرگ است کاش...............
کسي را که دوســـتـش داري ازش بگذر، اگه قسمت تو باشه بر مي گرده ، اگر هم بر نگشت حتماً از اول مال تو نــبـــوده پس بهتر که رفت سعي کن به کسي که تشنه ي عشق است دل نبندي ، سعي کن به کسي که لايق عشق است دل ببندي چون تـــــــشــــنه ي عشق روزي سيراب خواهد شــــــد
اشكي كه بيصداست پشتي كه بيپناست دستي كه بسته است پايي كه خسته است دل را كه عاشق است حرفي كه صادق است شعري كه بيبهاست شرمي كه آشناست دارايي من است ارزاني شماست
+ نوشته شده در یکشنبه نهم مهر ۱۳۸۵ ساعت 7:54 توسط شیون بیصدا
|
سلام ای رهگذر با نگاه بی انتهایت به عمق تک تک حروف و واژه هایم بنگر و آرام آرام مرا همراه با این صفحه ورق بزن... و بعد به رسم روزگار مرا و عمق نوشته هایم را به دست فراموشی بسپار...