سپاهان طولانىترين جام ايران را برد و براى سومين بار به آسيا رفت. آنها خوش اقبال بودند که پرسپوليس پنالتىزن نداشت و حتى وقتى حريفش پنالتى اول را هدر داد، قدر اين فرصت طلايى را ندانستند و دو پنالتى حساس را خراب کردند تا اصفهانىها «جام يلدا» يعنى جام قهرمانى طولانىترين تورنمنت فوتبال ايران را بالاى سر ببرند و شادى کنند.
***
مصطفى دنيزلى در پايان بازى رفت به خبرنگاران گفته بود خندة مرا در اصفهان مىبينيد اما او فقط هنگامى که با مسعود مرادى جر و بحث مىکرد، خنديد و البته در پايان بازى هم نصف جهان (مردم اصفهان) به او خنديد و از اين مربى تشکر کردند که با تعويضهاى بد خود، شانس قهرمانى را به سپاهان داد، هر چند که در اين ناکامى پرسپوليس، بايد سهم مديريت و بازيکنان را هم محفوظ دانست.
+ نوشته شده در شنبه یکم مهر ۱۳۸۵ ساعت 8:41 توسط شیون بیصدا
|
سلام ای رهگذر با نگاه بی انتهایت به عمق تک تک حروف و واژه هایم بنگر و آرام آرام مرا همراه با این صفحه ورق بزن... و بعد به رسم روزگار مرا و عمق نوشته هایم را به دست فراموشی بسپار... اسمم را با نام و یاد شیون بر دفتر بی کاغذ خود هک کن و من نیز اسمت را با نام و یاد بسطامی بر کاغذ بی خط خودم هک می کنم ...
يادم باشد حرفي نزنم كه دلي بلرزد... خطي ننويسم كه آزار دهد کسي را يادم باشد كه روز و روزگار خوش است ....وتنها دل ما دل نيست.... يادم باشد جواب كينه را با كمتر از مهر ؛ و جواب دو رنگي را با كمتر از صداقت ندهم.... يادم باشد بايد در برابر فريادها سكوت كنم و براي سياهي ها نور بپاشم.... يادم باشد از چشمه درسِِ خروش بگيرم و از آسمان درسِ پـاك زيستن.... يادم باشد سنگ خيلي تنهاست... يادم باشد بايد با سنگ هم لطيف رفتار كنم مبادا دل تنگش بشكند ..... يادم باشد
سردبیر : بهنام بلالایی دوستدار همه شما شب (شیون بسطامی)